انگار خیلی نبودم! اومدم خوندم ولی حس نوشتن نبود.یه ماموریت دوسه روزه رفتیم که خیلی خوب بود علاوه بر بعد آموزشیش حال و هوام عوض شد با دیدن همکارای قدیمی.

امروزم قراره با یکی از دوستام برم سفر تو دل جنگل.یه کم سرده احتمالا ولی بازم واسه آرامش روح و دل خوبه.

یه وقتایی یه عالمه حرف داری و نمیدونی و نمیتونی با کسی بزنیشون.اما به شدت احتیاج داری که حرف بزنی.باید برم پیش یه روانشناس خوبواسه یه تصمیم مهم توی زندگیم به یکی نیاز دارم که بشنوه و کمک کنه.

یه نفر آروم آروم داره میخزه به خلوت دلم.با همه مهربونیش.نمیدونم چی میشه؟ نمیدونم چه خواهم کرد؟ ولی حس بودنشو دوست دارم

خدایا کنارم باش.به شدت به بودنت و مراقبتت نیاز دارم.

نیاز دارم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بیوته بهترین سایت خاطرات سربازی وام های گروه امید دانلود بهترین ها فروشگاه ‫3030tv قلمزنی،قلم زنی،قلمزنی گیلان،قلمزنی ایران،قلمزنی جهان،قلم زنی گیلان،قلم زنی ایران،قلم زنی جهان،جام مارلیک،جام مارلیگ، جامهای مارلیک،ج سلامتی، زندگی شاد، با لایف ایندکسین