دانلودرمان جنون ساحل نوشته زهره
خلاصه:
بخشی از رمان :
تازه از بیرون آمده بودم. شلوغی خیابان و سردردی که چند روزی ادامه پیدا کرده بود حسابی حالم را گرفته بود. بی حوصله کلیدم را از کیفم در آوردم و به در انداختم وارد شدم. حیاط بزرگ و پر از دار و درختی که هر روز من را با زیباییش سرگرم می کرد. امروز دیگر برایم جلوه نداشت. خسته به خانه وارد شدم.مثل همیشه مامان مشغول دوخت و دوز بود. به اتاقش سرک کشیدم و گفتم:"سلام"
سرش را بلند کرد. از پشت شیشه ی عنیکش نکاهی کرد و گفت: "علیک سلام، چقدر دیر کردی؟! داشتم نگران می شدم."
ژانر:عاشقانه
تعدادصفحات:363
مهدرمان جنون ساحل ,دانلودرمان جنون منبع
درباره این سایت